درحال بارگذاری ....
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
☺احساستو با شکلک به نفر قبلی بگو! ☺ | 3 | 932 | raamsteel |
اونایی که میگید گرگ باش بخونید!!! | 13 | 2301 | cutiran |
@ پاتوق بچه های آنلاین @ | 103 | 8757 | hikvision |
صندوق فروشگاهی چیست؟ | 0 | 579 | mohammadhajilu |
تردمیل | 0 | 549 | mohammadhajilu |
دانلود آهنگ مهدی یراحی به نام چشم تو | 0 | 618 | melika |
*•. .•**•. .•* tanha جان تولدت مبارک *•. .•**•. .•* | 0 | 646 | melika |
جدیدترین موزیک ویدئو های ایرانی | 1 | 887 | melika |
*^* رای گیری نفر بعدی صندلی داغ *^* | 10 | 1702 | sajjad |
@_@ مسابقه کلمات + جایزه @_@ | 2 | 974 | parham |
✾◕ ‿ ◕✾ صندلی داغ elenajoon ✾◕ ‿ ◕✾ | 31 | 3166 | melika |
ورود امام زمان ممنوع:( | 5 | 1306 | melika |
خط قرمز | 4 | 1178 | leila |
- جدیدترین اس ام اس های دلتنگی – دی ۹۲
- داستان کوتاه “نیمه ی تمام”
- یکــــــــــــــ دقیقه سکوتــــــــــــ !
- می نویـــــــــــــــسم به طعم کاپـــــ کیک صورتی
- همراه آخر
- هر چه هست !
- گلچین عکس بچه های باحال
- محبت
- بــیــا مــتــفــاوت بــاشــیــم
- رمان حس مبهم عشق
- زندگی را دوست بداریم
- دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی به نام نگران منی + متن شعر
..I Love you
...I Love you
....I Love you
.....I Love you
......I Love you
.......I Love you
........I Love you
........I Love you
........I Love you
.......I Love you
......I Love you
.....I Love you
....I Love you
...I Love you
..I Love you
.I Love you
.I Love you
.I Love you
..I Love you
...I Love you
....I Love you
.....I Love you
......I Love you
.......I Love you
........I Love you
........I Love you
........I Love you
.......I Love you
......I Love you
.....I Love you
....I Love you
...I Love you
..I Love you
.I Love you
- آمار مطالب
- کل مطالب : 1526
- کل نظرات : 149
- آمار کاربران
- کل کاربران : 256
- افراد آنلاین : 3
- آمار بازدید
- بازدید امروز : 243
- بازدید دیروز : 1,384
- گوگل امروز : 0
- گوگل دیروز : 6
- آی پی امروز : 30
- آی پی دیروز : 83
- بازدید هفتگی : 6,132
- بازدید ماهانه : 38,012
- بازدید سالانه : 38,012
- بازدید کل : 2,246,875
- اطلاعات
- امروز : پنجشنبه 02 بهمن 1399
- آی پی شما : 3.239.109.55
- مرورگر شما :
قـــلب ❤ من...
دموکراتیــک ترین دولت دنیاسـت.
آنقدر که تو را نیز همچون خودم
از ته دل دوسـت میدارد.
هیس…
حواس تنهایی ام را
با خاطرات
باتو بودن
پرت کرده ام…
بگو کسی حرفی نزند…
بگذار
لحظه ای ارام بگیرم
سهم “من” از “تو”
عشق نیست ،
ذوق نیست ،
اشتیاق نیست ،
همان دلتنگی بی پایانی است
که روزها دیوانه ام می کند!!


با عضویت در خبرنـــــــــامه می توانید آخرین مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید .
- آبان 1396
- مهر 1396
- شهريور 1396
- مرداد 1396
- تير 1396
- خرداد 1396
- ارديبهشت 1396
- فروردين 1396
- بهمن 1395
- دی 1395
- شهريور 1395
- تير 1395
- خرداد 1395
- ارديبهشت 1395
- فروردين 1395
- اسفند 1394
- بهمن 1394
- دی 1394
- آبان 1394
- مهر 1394
- شهريور 1394
- مرداد 1394
- تير 1394
- خرداد 1394
- ارديبهشت 1394
- فروردين 1394
- اسفند 1393
- مرداد 1393
- تير 1393
- خرداد 1393
- ارديبهشت 1393
- فروردين 1393
- اسفند 1392
- بهمن 1392
- دی 1392
- آذر 1392
- آبان 1392
- مهر 1392
- شهريور 1392
- مرداد 1392
- تير 1392
- خرداد 1392
- ارديبهشت 1392
- فیلمدرس های طبقه بندی شده خودآموز انگلیسی
- دانلود فیلم و کتاب دانشگاهی
- یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی
- هرم چت
- عـــســــ♥ــــل وبـــ
- سایـت عـ♥ــاشقـانـه لــاور99
- عشق تلخ
- ミ★ミبــــــازی روزگــــارミ★ミ
- عروس مهتاب
- فروشگاه اینترنتی
- تبادل لینک هوشمند ایرانت
- تبادل لینک هوشمند ایرانت
- سایت عاشقانه لاو تو لاو
- سايت اندرويد
- تبادل لينک رايگان
- .::ام-باكس::.::m-box download::.
- چت روم
- دوستداران فرزاد فرزین
- هندز فری تغییر صدای موبایل
- مدرسه ی کامپیوتر
- . . . تنهایی . . .
- چای لاغری سینا فرمول 2
- هفته نامه خبری
- افزایش
- سایت عاشقانه لاور فان
- جملات عاشقانه
- بیا تو حال کن
- سایت تفریحی فانی فاز
- دانلود سریال قورباغه
- ارسال لینک

تــو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قصار موهبت هایت
خداوندا..
مرا مگذار تـــنها لحظه ای حتی به خود ..
به هنگام اشغال روسیه توسط ناپلئون دسته ای از سربازان وی ، درگیر جنگ شدیدی در یکی از شهر های کوچک آن
سرزمین زمستان های بی پایان بودند که ناپلئون به طور تصادفی ، از سربازان خود جدا افتاد ....
ادامه داستان در ادامه مطالب
گروهی از قزاق های روس، ناپلئون را شناسایی کرده و تا انتهای یک خیابان پیچ در پیچ او را تعقیب کردند . ناپلئون برای نجات جان خود به مغازه ی پوست فروشی ، در انتهای کوچه ی بن بستی پناه برد . او وارد مغازه شد و نفس نفس زنان و التماس کنان فریاد زد : خواهش می کنم جان من در خطر است ، نجاتم دهید . کجا می توانم پنهان شوم ؟
پوست فروش پاسخ داد عجله کنید . اون گوشه زیر اون پوست ها قایم شوید و ناپلئون را زیر انبوهی از پوست ها پنهان کرد . پس از این کار بلا فاصله قزاق های روسی از راه رسیدند و فریاد زدند : او کجاست ؟ ما دیدیم که وارد این مغازه شد . علی رغم اعتراض پوست فروش قزاق ها تمام مغازه را گشتند ولی او را پیدا نکردند و با نا امیدی از آنجا رفتند. مدتی بعد ناپلئون از زیر پوست ها بیرون خزید و درست در همان لحظه سربازان او از راه رسیدند .
پوست فروش به طرف ناپلئون برگشت و پرسید : باید ببخشید که از مرد بزرگی چون شما چنین سوالی می کنم اما واقعا می خواستم بدونم که زیر آن پوست ها با اطلاع از این که شاید آخرین لحظات زندگی تان باشد چه احساسی داشتید ؟
ناپلئون تا حد امکان قامتش را راست کرد و خشمگینانه فریاد کشید : با چه جراتی از من یعنی اپراطور فرانسه چنین سوالی می پرسی؟
محافظین این مرد گستاخ را بیرون ببرید، چشم هایش را بسته و اعدامش کنید. خود من شخصا فرمان آتش را صادر می کنم .
سربازان پوست فروش بخت برگشته را به زور بیرون برده و در کنار دیوار با چشم های بسته قرار دادند . مرد بیچاره چیزی نمیدید ولی صدای صف آرایی سربازان و تفنگ های آنان که برای شلیک آماده می شدند را می شنید و به وضوح لرزش زانوان خود را حس می کرد . سپس صدای ناپلئون را شنید که گلویش را صاف کرد و با خونسردی گفت : آماده ….. هدف …..
با اطمینان از این که لحظاتی دیگر این احساسات را هم نخواهد داشت، احساس عجیبی سراسر وجودش را فرا گرفت و به صورت قطرات اشکی از گونه هایش سرازیر شد. سکوتی طولانی و سپس صدای قدم هایی که به سویش روانه میشد… ناگهان چشم بند او باز شد. او که از تابش یکباره ی آفتاب قدرت دید کاملی نداشت ، در مقابل خود چشمان نافذ ناپلئون را دید که ژرف و پر نفوذ به چشمان او می نگریست.
سپس ناپلئون به آرامی گفت : حالا فهمیدی که چه احساسی داشتم؟
نویسنده : m_admin | تاریخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 |
موضوعات : داستان های زیبا , داستان کوتاه , |